امروز اولین جلسه از دوره Essential۲ در آموزشگاه زبان بهین دانش برگزار شد؛ این جلسه مختص به بزرگسالان است و افراد بالای ۱۶ سالی که توانسته اند به حد قابل قبولی در سطح زبانی برسند، در این کلاس ها شرکت می کنند.
آذر ماه در آکادمی زبان بهین دانش، شروع کلاس های جدید را نوید می دهد و ما امروز در آکادمی حضور پیدا کرده ایم که از این کلاس نو و البته جذاب برای شما علاقه مندان به گزارش های روزانه، گزارشی تهیه کنیم. با ما همراه باشید با یک گزارش جدید دیگر…
گزارش های مرتبط
گزارش دوره Essential۲ – جلسه دوم
گزارش دوره Essential۲ – جلسه سوم
گزارش دوره Essential۲ – جلسه چهارم
گزارش دوره Essential۲ – جلسه پنجم
یه پاییز و یه دوست جدید!
کلاس با حضور یک استاد جدید و البته جوان، که مایه شگفتی بچه ها شده بود شروع شد…
استاد از بچه ها خواست که خودشان را معرفی بکنند و بعد از یک معرفی درست و حسابی و حضور و غیاب، مشخص شد که خیلی از بچه ها ترم پیش را با هم بودند و فقط یک نفر از آنها بود که تازه به جمع بقیه پیوسته بودند.
شروع ترم جدید، بلافاصله بعد از گذشت ترم بعد بود و این باعث شده بود که بچه ها مطالب را با استمرار و به صورت مداوم و نه تفکیک شده، یاد بگیرند. که به نظر من این یکی از نقاط مثبت آکادمی زبان بهین دانش بود.
استاد جوان ما
همه ی بچه ها شگفت زده بودند که یک استاد نوزده ساله چگونه اینقدر عالی و مسلط به زبان انگلیسی صحبت می کند و این موضوع خود سبب شکل گیری انرژی و انگیزه زیادی در زبان آموزان شد تا با انگیزه ای دو چندان به ادامه یادگیری زبان انگلیسی در این ترم بپردازند. قطعا دیدن انسان های موفق می تواند بهترین انگیزه برای همه ما باشد و چه چیز بهتر از این که این آدم موفق، قسمتی از موفقیت تو را نیز تشکلیل بدهد.
در ادامه استاد برای بچه ها از موفقیت خود و مسیری که تا به الان طی شده است صحبت کردند و نگاه پرانگیزه بچه ها حداقل برای من دیدن داشت.
بچه ها سراپا انرژی و حال خوب بودند و همه درباره رویاهاشان و دلیل یادگیری زبان انگلیسی با استاد صحبت می کردند. استاد اسحاقی، تحصیل کرده دانشگاه اصفهان بود و برای بچه ها از ۸ سالی گفت که در همین آموزشگاه، به یادگیری زبان انگلیسی پرداخته بود.
برای شاگردانش تعریف کرد که رشته دانشگاهی اش با رشته ی قبلش زمین تا آسمان فرق داشته و خوشحال است که توانسته خیلی زود به اینکه چه چیزی از زندگی می خواهد، برسد. واقعا چه چیز بهتر از این که در ۱۹ سالگی راهت را پیدا کنی و امروز استاد زبان انگلیسی باشی؟!
شروع کلاس
کلاس با زبان انگلیسی به صورت کاملا نیتیو (native) اداره میشد. استاد با پرسیدن اسم و فامیل و البته سن هر کدام از زبان آموزان به صورت نامحسوس بچه ها را به صحبت کردن به زبان انگلیسی تشویق کردند و می شد گفت که همه از این کار استاد هم شگفت زده بودند و هم کمی دستپاچه!
وقتی یکی از بچه ها می خواست که با زبان فارسی صحبت بکند استاد تلاش می کرد با مثال های گوناگون یادگیری جمله مدنظرش و لغات را برایش آسان کند …
پس از آشنایی اولیه، درس ۵ کتاب فاندامنتال با موضوع آموزش ساعت به انگلیسی، آغاز شد و از یکی از بچه ها خواسته شد با توجه به ساعاتی که روی وایت برد نوشته شده، نقاشی هر کدام از ساعت ها را بکشد.
خوبی کلاس این بود که با هر فعالیت ریز و درشت، زبان آموزان در فعالیت ها مشارکت می کردند و استاد محیط کلاس را از محیطی کاملا آموزشی به محیطی با سرگرمی و آموزش تبدیل کرده بودند.
در ادامه…
در ادامه دو به دو به مکالمه با موضوع ساعت ها پرداختند و با سوال های متعدد، تلاش برای یادگیری ساعت به زبان انگلیسی بیشتر می شد. موضوع بعد با توجه به اینکه آیا ما قبل از شروع کلاس آن تایم هستیم، زود می آییم و یا دیر می رسیم ادامه پیدا کرد و کلاس همچنان بدون حتی یک جمله فارسی اداره می شد…
زبان آموزان از موضوع درس جدید خوشحال بودند و از کاربردی بودن این موضوع صحبت می کردند. رساندن منظور هر کدام از زبان آموزان به زبان انگلیسی، کلاس را به مکانی شاد مبدل کرده بود و استاد از ایده ی هر کدام از آنها برای برقراری یک مکالمه هر چند کوتاه و دست و پا شکسته شگفت زده شده بود. هر کدام شیوه ی خودشان را در رساندن منظورشان داشتند و استاد از آنها خواست به همین شکل ادامه بدهند و اصلا از اشتباه در برقراری مکالمه، نترسند.
رویاهایتان را در بیداری دنبال کنید…
بازی با کلمات!
در آخر یک سرگرمی برای زبان آموزان تدارک دیده شده بود که روند بازی به این شکل بود، که هر کدام از آنها به یک کلمه فکر می کردند و به تعداد حروفش جای خالی روی وایت برد می گذاشتند، بعد بقیه آنقدر حروف حدس می زدند تا کم کم به کلمه دلخواه برسند. به طور مثال برای کلمه cute یکی از زبان آموزان چهار جای خالی گذاشتند و بعد از کلی حدس بلاخره سه تا از کلماتش را بقیه دوستانش پیدا کردند و در آخر یکی از زبان آموزان تکمیلش کرد.
آموزش زبان همراه با بازی، روشی نیست که تنها مختص به کودکان باشد. یادگیری وقتی همراه با بازی و سرگرمی باشد، می تواند باعث انرژی مضاعف در زبان آموزان بشود و البته خلاقیت و توان یادگیری هر کدام از آنها را بیشتر و بیشتر کند.
همه در حینبازی با کلمات انگلیسی بودند که زنگ کلاس به صدا در آمد و همه برای به سرعت گذشتن زمان کلاس به شدت، شگفت زدهشده بودند وادامه بازی خود را تند تند انجام داده تا بتوانند بازی را به اتمام رسانده و همین تند تند انجام دادن بازی، بازی را به سرحد خود رسانده و باعث خنده و شگفتی همه آنها شده بود.
کلاس زبان انگلیسی می تواند علاوه بر هدف آموزشی، هدف رونشناسانه را به دنبال داشته باشد چرا که می توان با روش درست، زبان آموزان را به صحبت کردن و مکالمه برقرار کردن به زبان انگلیسی تشویق کرد و زمینه اعتمادبنفس و خودباوری آنها را ایجاد کرد.
یادگیری زبان با سرگرمی می تواند زمینه علاقه مندی سایرین را هم فراهم کرده و زبان آموزان را نیز راغب به ادامه این راه کرده و یادگیری را با مسیری لذت بخش، همراه نماید.