آذر از نیمه گذشته و ما برای تهیه گزارش از دومین روز از دوره Eventual۲بر سر این کلاس حاضر شده ایم. کتابی که در این دوره تدریس می شود، کتاب summit۱a هست. قطعا بودن در این دوره به معنی این است که زبان آموزان ما از توانایی بالایی در یادگیری زبان برخوردار بودنده اند که توانسته اند به این مرحله از یادگیری زبان برسند.
گزارش های مرتبط
ورود استاد
کلاس با ورود استاد و استقبال زبان آموزان و احوالپرسی گرمشان با یکدیگر شروع شد. سپس استاد از زبان آموزان خواست تا هر چه از مطالب قبلی به یاد دارند بگویند. یکی در مورد اصطلاحات میگفت. یکی باکلمات جمله میساخت. دیگری درمورد مکالمه ی کلاس حرف میزد و رضا که حالا حسابی هم خودی در کلاس نشان داده بود از پروژه ی خود رونمایی کرد. در مورد نوع پوشش مردم در چندین کشور مختلف تحقیقی انجام داده بود. استاد در جلسه ی اول درباره ی پروژه ها توضیح کامل داده بود و در دومین جلسه رضا از اولین پروژه ی خود رونمایی کرد. به علت کمبود زمان قرار بر این شد که رضا نوع پوشش را در یک کشور بخواند و بقیه ی آنهارا استاد در خانه مطالعه کند. بنابر رای گیری که انجام شد تصمیم براین شد که رضا درباره ی کشور روسیه بخواند و سپس به بهترین شکلی که میتوانست مقاله اش را خواند و با تشویق استاد و دیگر زبان آموزان مواجه شد.
آغاز درس
درس امشب در مورد توصیف لباس ها بود. صفت هایی مثل long-sleevedبه معنای آستین بلند و یا short-sleeved به معنای آستین کوتاه بیان شد. هرکدام از بچه ها مسؤلیت چک کردن حداقل یک صفت را بv عهده گرفته بودند و هر کدام این کار را به نحو احسنت انجام دادند. هر کدام تلفظ، معنی و مثال های صفت ها را چک میکردند و برای کلاس بیان میکردند. در آخر استاد از زبان آموزان خواست تا اگر سوالی دارند مطرح کنند که رضا در مورد صفاتی برای لباس هایی که در حال حاضر پوشیده بود سوالاتی پرسید و استاد هم به تمام سوالات به طور کامل پاسخ دادند.
ارائه پاورپوینت
در اینجا استاد پاورپوینت را درباره ی انواع مختلف لباس ها به اجرا گذاشت که زبان آموزان مشتاقانه به دنبال اسم هر لباس میگشتند. لباس هایی از قبیل polo shirt, T-shirt, cardigan, sweater, jeans, blazer, v-neck
سپس هر یک به توصیف عکس ها با استفاده از دانش قبلی و چیزهایی که قبلا آموخته بودند پرداختند. در اینجا کاملا مشهود بود که کلمات کاملا جا افتاده و حالا ب هر شکل مشغول استفاده کردن از آن ها هستند.پس از آن استاد فایل صوتی درباره این کلمات و چند پاراگراف در کتاب را پخش کرد و زبان آموزان پس از تمرین و تکرار تلفظ کلمات، داوطلب شدند تا هر کدام قسمتی را بخوانند که اتفاقا گل کاشتند!
شفاف سازی فعالیت ها
در اینجا بود که استاد در مورد فعالیت بعدی کتاب که listening بود سوالاتی پرسید که باید چه کار کرد. زبان آموزان جوابهای مختلفی میدادند که باعث شد تا استاد چند کلمه را مثل listening, questions, letters را روی وایت برد بنویسد و از آنها بخواهد تا ارتباط بین آنها را در این فعالیت پیدا کنند و یک جمله با آن بسازند که نهایتا ابوالفضل گفت که با توجه به listening باید جواب مناسب را از داخل حرف ها برای سوالها پیدا کرد و سپس همگی مشغول گوش کردن به فایل صوتی شدند. پس از هر قسمت زبان آموزان داوطلبانه به سوالها پاسخ میدادند.
کوشش برای کسب دانش، تنها پایه فضیلت است…
مهارت نوشتن در زبان انگلیسی…
این بار نوبت به نوشتن رسید از هرکدام از زبان آموزان خواسته شد تا درباره ی یکی از لباسهای خود و یا لباس هایی که در حال حاضر پوشیده اند بنویسند و هر نوشته ای که بدون هیچ غلطی بود ۴ امتیاز از استاد می گرفت. تقریبا پس ازگذشت ۷ دقیقه نفر اول ابوالفضل بود و نوشته اش را خواند و ۳ امتیاز از استاد گرفت. پس از آن فرزاد بود که آمادگی خود را اعلام و شروع به خواندن متن نوشته ی خود کرد و او هم ۳ امتیاز گرفت. نیما و رضا هم کسانی بودند که ۴ امتیاز راگرفتند.
یادگیری بر مبنی ایجاد رقابت سالم و اینکه زبان آموزان را تشویق به مشارکت در فعالیت های کلاس کنیم می تواند برای هر استادی یک برگ برنده و احساس خوشایند را رو کند.
گاها شاهد این هستیم که بعضی از زبان آموزان، به خاطر کمرویی یا بی اعتمادبنفسی، در فعالیت کلاس زبان شرکت نمی کنند در صورتی که شاید جواب سوال را بدانند و یا مشتاق به فعالیت کردن باشند. آیا شما تجربه چنین حسی را در حین یادگیری زبان داشته اید؟ از حس و حال و تجربیات خود به ما بگویید و اینکه برای رفع این احساس چه کارهایی انجام داده اید؟