شروع بعد از ظهر ما با گزارش از کلاس Starters۴ بود. کلاسی که همه بچه ها با انرژی تمام در کلاس حضور پیدا کرده بودند و منتظر بودند که توانایی خودشان را با امتحانی که پیش رو داشتند محک بزنند. خب امروز به طبع برای بچه ها روز متفاوتی نسبت به روزهای قبلی که سر کلاس حضور داشتند بود. روز امتحان و لحظه های ویژه مختص به این روز!
امتحان زبان انگلیسی
 در آکادمی زبان بهین دانش همیشه با یک آزمون sample یا شبیه سازی شده در جلسه قبل از آن به امتحانی فاقد استرس تبدیل می شد و این به نظر من مهم ترین بخش از آموزش بود. ما آزمون را برای پیشرفت و تاثیرات مثبت بر روی زندگی کودکان و نوجوانان خود می گیریم و قطعا اگر به دنبال این هدف در آموزش فرزندانمان باشیم، یک نکته منفی به نام استرس را که مانع رسیدن به اهداف ما و فرزندانمان هست را وارد زندگی شان نمی کنیم.
بهتر است یاد بگیریم برای یک موسسه زبان خوب بودن، نیازی به سختگیری و استرس وارد کردن به زبان آموزانمان نیست.

IELTS7 Banner 01 8

 

اساتید هر کلاس امروز تغییر کردند و تنها استادیار ها می توانند در جلسه امتحان زبان، حضور داشته باشند. در ادامه با ما همراه باشید تا یک توضیح کامل در مورد امروز به شما عزیزانی که با روند روز امتحان در آکادمی زبان بهین دانش آشنا نیستید، بدهیم.

 

استاد یا استادیار؟

روال آکادمی بر این است که در همه جلسات کلاس، یکی از اساتید به عنوان استاد اصلی و دیگری به عنوان دستیار یا استادیار سر کلاس حضور پیدا می کنند و به زبان آموزان آموزش می دهند. این به این دلیل است تا بتوانیم هم زبان آموز را به یک نوع آموزش عادت ندهیم و هم در جلسات امتحان به دلیل نزدیکی زبان آموزان با استاد اصلی کلاس زبان، تمرکز آنها گرفته می شود و نمی توانند به خوبی افکار خود را بر جلسه یکپارچه کنند و به سوالات مختلف می پردازند و تمرکز دیگر دوستانشان را هم بهم می ریزند.

 

 

امتحان به چه صورت برگزار می شود؟

روز امتحان مثل هر روز عادی دیگر شروع شد و زبان آموزان در ساعت همیشگی کلاسشان آماده امتحان دادن شدند. همه به گروه های دو نفره تقسیم شدند و دو به دو به فعالیت هایی که مربوط به امتحان شفاهی بود مشغول شدند. در ابتدا با انتخاب یکی از برگه هایی که در دست استادیار زبان انگلیسی بود و به صورت کاملا شانسی انتخاب می شد، موضوع قابل بحث خود را انتخاب کردند و بعد با توجه به موضوع به سوال و پرسش درباه آن موضوع می پرداختند. این امتحان برای بررسی مهارت در صحبت کردن و مکالمه کردن به زبان انگلیسی در زبان آموزان است.

به طور مثال در یکی از برگه ها از زبان آموز خواسته شده بود که درباره یکی از بستگان یا دوستانش صحبت بکند و طرف مقابل این زبان آموز از آن درباره این موضوع سوالاتی می پرسید.

نمره شفاهی امتحان با توجه به این بخش و سنجش توانایی زبان آموزان در بخش مکالمه و گفتگو داده می شد. اما امتحان کتبی نیز در چند بخش گردآوری شده بود که توانایی زبان آموز در هر چهار مهارت در یادگیری زبان و سه رکن اصلی زبان، مورد سنجش قرار می گرفت.

استاد برای هر یک از آنها یک توضیح کوچک درباره چگونگی حل سوال ها و مثال هایی که برای هر سوال بود، دادند و از زبان آموزان خواستند که به زمان توجه کافی داشته باشند و جوری برنامه ریزی بکنند که دچار کمبود وقت نشوند.

 

 

در ترمی که گذشت زبان آموزان چه چیزهایی گرفتند؟

زبان آموزان در این ترم با چگونگی ساختن جملات ساده، آشنا شده و یاد گرفتندکه بدون حضور معلم یا استاد و بدون کمک آنها جملات ساده و کوتاهی را با استقلال بسازند.
ما تلاش کرده ایم که روز امتحان با روزهای دیگر برای افراد هیچ فرقی نداشته باشد تا محیطی به دور از استرس برای فرزندانمان رقم بزنیم. همیشه شاهد این بوده ایم که عکس العمل و فعالیت زبان آموزان یا دانش آموزان بهتر از جلسات امتحان است و دلیل همان استرسی است که به آنها از همان ابتدای آموزش و در مدارس، وارد می شود. ای کاش می توانستیم در تمامی بخش های یادگیری فرزندانمان خودمان دخیل بوده و اجازه استرس وارد کردن معلمان به کودکانمان را ندهیم.

 

 

امتحان حدود یک ساعت به طول انجامید و در طی این مدت یک فایل صوتی هم پخش شد که قدرت listeningزبان آموزان را مورد بررسی قرار می داد. امتحان شفاهی و کتبی همگی درباره همان چیزهایی بوده که ما بارها و بارها درباه آنها صحبت کرده ایم. زبان آموزان پس از اتمام این دوره خود را برای ترم زمستان آماده می کنند.

 

موفقیت آن است که پس از اینکه دیگران وا دادند تو تسلیم نشوی…

 

 

پایانی رضایت بخش

در پایان تمامی زبان آموزان با لبخندی سرشار از رضایت با یکدیگر خداحافظی کرده و به امید دیدار مجدد در ترم بعدی همدیگر را در آغوش گرفتند. وقتی از آنها درباره امتحان پرسیدیم همه به اتفاق این نظر را داشتند که همه مانند همان چیزی بود که استادمان به ما یاد داده بود.
برای داشتن روزهای خوب، داشتن برنامه ریزی و تعهد انجام آن، می تواند برگ برنده شما باشد. تلاش با فشار کاری تفاوتی زمین تا آسمان دارد. گاها می بینم افرادی را که ساعت های طولانی خود را در اتاقشان حبس می کنند به امید اینکه بتوانند رتبه یک کنکور را کسب بکنند اما شاید تنها یک ساعت از این زمان را به صورت مفید و درست، درس خوانده باشند! بعضی افراد دیگر هم هستند که در خانه می نشینند و تنها رویاپردازی می کنند و از اینکه به رویاهایشان نمی رسند کلافه هم هستند! اما بعضی دیگر هستند که برای خود هدف گزاری و برنامه ریزی می کنند. تلاش می کنند اما خود را خسته یا عاجز نمی کنند.

اما واقعا تفاوت در کجاست؟ شما جزء کدام دسته اید؟ برای رسیدن به خواسته هایتان چقدر تلاش کرده اید؟ آیا جزء دسته سوم بودن نیاز به آگاهی دارد؟ از تجربه های خود برای ما بگویید…