وینه در جایی می گوید: زندگی، به وجود آوردن اثری جاودان است. ما در این زندگی به دنبال خلق کدامین اثریم؟ دوست داریم از ما چه بماند و آیا قدمی برای زیباتر کردن جهان برداشته ایم؟
جواب این سوالات را بدهید و یادتان باشد این انسان های هدفمند هستند که چرایی زندگیشان را یافته و از تلاش برای رسیدن به این هدف و چرایی نه خسته می شوند و نه جا می زنند.
برای ما داشتن این چنین زبان آموزانی باعث افتخار است. زبان آموزانی متعهد و وقت شناس. آنها جلسه دوم خود را امروز با حضور استاد آغاز کردند و سر وقت آغاز کردند و پس از احوال پرسی و حضور و غیاب وارد مبحث اصلی درس شدند…
گزارش های مرتبط
مرور درس قبل
با سوال استاد، زبان آموزان مشغول نام بردن صفت های مختلف برای توصیف شخصیت ها شدند. کلماتی که از کتاب و کلیپی که جلسه ی قبل دیده بودند فرا گرفته بودند هم بیان شدند و پس از آن نوبت به اصطلاحات رسید. سعی میکردند بدون نگاه کردن به کتاب پیش بروند که موفق هم بودند. تمرکز و جدیت آنها برای یادگیری بسیار عالی بود.
شروع درس جدید
این بار استاد از زبان آموزان خود خواست تا قبل از آنکه به فایل صوتی گوش دهند هر کدام به مدت دو دقیقه مکالمه ی داخل کتاب را بخوانند و پس از آن به صورت داوطلب بگویند که موضوع مکالمه چیست. نفر اول حسین بود که داوطلب شد و داستان را از زبان خودش گفت پس از آن علی، سعید و سجاد. صوت که پخش شد سوال و جواب هم شروع شد. قسمت جالب اینجا بود که استاد تنها زبان آموزان را در رسیدن به جواب درست هدایت میکرد و جوابی به آنها نمیداد. در نهایت این خودشان بودند که باهم بحث میکردند و به نتیجه ی مطلوب مورد نظر میرسیدند. حسین که در اول کلاس بی حوصلگی خود را بیان کرده بود الان فعال تر از همه، مشغول بحث بود و نفر اولی بود که داوطلب شد تا از روی متن به همراه علی بخواند.
قسمت بعد توصیف افرادی بود که آنها می شناختند. مثلا سعید ازدوستان و هم کلاسی مدرسه اش هومان به عنوان یک شخص سخت کوش و یا علی از عمویش به عنوان یک شخص پرمشغله و یا سجاد از دوستش محمد حسین به عنوان یک شخص فعال اسم بردند. سپس شروع به نوشتن نام ها و روابطشان در کتاب کردند. حسین باز هم گل کاشته بود و از خود به عنوان یک شخص سخت کوش که از سه خواهر و برادر خود هم مراقبت میکند نام میبرد. که این باعث شگفتی و تحسین همه ما شد.
زندگی از دید زبان آموزان…
در اینجا بود که استاد با نوشتن کلمه ی stress و شکلک مشوشی که کنار آن کشیده بود بحث جدید را بیان کرد. چگونه استرس خود را کنترل میکنید؟
علی: من بیشتر اوقات سعی میکنم به چیز های مثبت فکر کنم.
حسین: به جایی برای خلوت کردن میرم. مثل کافی شاپ. یا حتی دو چرخه سواری میکنم.
استاد: دوچرخه سواری؟!!
حسین: بله. و بار آخر نزدیک بود تصادف کنم. هم استرس داشتم وهم عصبانی بودم.
محمد: من قدم میزنم.
سعید: می خوابم. ممکن است برا شنا کردن هم به استخر بروم.
سجاد: سعی میکنم بلند بلند بخندم!!!
…
پس از آن استاد از زبان آموزان خواست تا پیشنهاداتی که کتاب داده را نیز بررسی کنند.
برای رسیدن به هر هدف، مهلت معینی قایل شوید…
راه های کنترل و مقابله با استرس…
۱. Take a breather
در بین کارهایتان فرصت هایی را برای استراحت کردن بگذارید و یا حتی میتوانید کمی ورزش و نرمش انجام دهید.
۲. Set aside some down time
زمانهایی را فقط به خودتان و آرامش روحتان اختصاص دهید.
۳. Slow down
درانجام کارهایتان عجله نکنید. به کاری که انجام میدهید فکر کنید و سعی کنید آنرا در راه درست خودش قراردهید.
۴. Set limits
برای خود محدودیت تعیین کنید واجازه ندهید کسی مزاحم وقت خصوصی شما شود.
۵. Learn to laugh things off
همه چیز را جدی نگیرید.در هرچیزی طنزی برای خندیدن پیدا کنید.
۶. Take up a hobby
در اوقات فراغتتان به کاری که دوست دارید و از آن لذت میبرید مشغول شوید.
بحث های پایانی
پس از بحث و بررسی موارد بالا معلم از بچه ها خواست تا به سراغ listening بروند. در این جا بچه ها میبایست به فای مربوط به listening گوش میدادند که البته صدای افرادی بود که شکایت هایی داشتند و به آنها با استفاده از موارد بالا پیشنهاد حل مشکلشان را میدادند. پس از آن زبان آموزان پیشنهادات زیادی داشتند که نهایتا بر یکی متفق میشدند.
کلاس در آخر با تعیین دو صفحه از کتاب کار به عنوان تمرین در خانه به پایان رسید. اما آیا صحبت کردن و گوش دادن به فایل های انگلیسی یا فیلم های انگلیسی، تنها در همین یک ساعت و نیم بودن در کلاس، کفایت می کند؟
برای یادگیری سریع زبان انگلیسی، نیاز به تمرین و تکرار است. بهتر است قبل از هر چیزی یک برنامه مدون و برنامه ریزی شده تهیه کنید و خود را موظف به تمرین روزانه حتی با یک ساعت در روز بکنید. همه ما شنیده ایم که زبان یک فرایند فرار است و بهتر است با تکرار آن از فرار بودن آن جلوگیری کنیم پیشنهاد شما برای این موضوع چیست؟