جلسه سوم کلاس زبان ویژه کودکان ۸ تا ۱۱ ساله ی ما در ۱۹ آذر به صورت رسمی شکل گرفت و ما مجدد سعادت حضور بر سر کلاس و نوشتن گزارش از روند کلاس زبان را پیدا کردیم. اینکه می توانستیم در کنار آنها اوقات خوشی را بیش از هر چیزی برای خودمان رقم بزنیم یعنی موفقیت. همیشه بودن و همراه شدن با کودکان را دوست داشتم و عقیده دارم همراه آنها شدن می تواند تو را از غرق شدن در بالا و پایین های زندگ نجات بدهد.
با من همراه شوید با یک گزارش پاییزی دیگر و این جمله قشنگ را یک جایی از دفتر یا کتابتان بنویسید و فراموش نکنید؛
” مهم بالا رفتن است؛ قله اصلا مهم نیست”.

 

IELTS7 Banner 01 8

 

شروع کلاس

جلسه ی سوم کلاس امروز با یک آهنگ شاد بعد از ظهر بخیر به زبان انگلیسی  شروع کردیم. ابتدای کلاس چهار نفر از بچه ها نیامده بودند به همین خاطر استاد از دوستانشان  خواست برای مرور کردن بر روی جلسه ی قبل از همدیگر سوال بپرسند تا هم مروری صورت بگیرد و هم بتوانیم دقایقی را منتظر بقیه زبان آموزان باشیم. هر کدام از آنها سوالاتی راجع به اینکه امروز خودشان یا دوستشان چه لباسی پوشیده اند، پرسیدند. بعد از پنج شش دقیقه، سه نفر از زبان آموزانی که غایب بودند به جمع کلاس پیوستند و استاد به حال و احوال کردن از آنها پرداخت و دلیل دیرآمدگی آنها را جویا شد. کمی با هم گفتگو کردند و وقتی آنها وسایل و کتاب هایشان را به طور کامل در آوردند، کلاس وارد موضوع درس شد.
استاد برای امروز یک مکالمه که در کتاب بچه ها بود را تایپ کرده بودند با این تفاوت که جملات به ترتیب و منظم نبودند. از زبان آموزانشان خواسته شد به سی دی گوش بدهند و جمله ها را به ترتیب بچینند. هدف از این فعالیت تقویت مهارت شنیدن و خواندن در زبان انگلیسی، بود.

 

 

بعد از انجام این فعالیت از آنها خواسته شد، مکالمه را از اول برای همدیگر بخوانند و با هم تمرین کنند. بعد سه گروه از بچه ها شروع به خواندن و اجرای مکالمه کردند. همه ی گروهها دوست داشتند که مکالمه را اجرا کنند ولی به خاطر یکنواخت شدن کلاس فعالیت دوم در کلاس اجرا شد. اینبار تصاویر مختلفی از دختر و پسرهایی با پوشش متفاوت آماده شده بود که هر زبان آموز به انتخاب خودش یکی از تصاویر را انتخاب می کرد و بعد باید برای همکلاسی های خود جملاتی راجع به تصویری که داشتند می ساخت. اینبار استاد از گروه های دیگری که نتوانسته بودند در فعالیت اول شرکت بکنند دعوت به مشارکت کرد و همه به یک شکل توانستند در فعالیت های کلاس زبان شرکت بکنند.

 

 

معلم بازی!

یک متن کوتاه به همراه جملاتی که ربط به متن داشت و از قبل توسط استاد آماده شده بود به زبان آموزان داده شد و از آنها خواسته شد که به نوت بوک های خود بچسبانند و به صورت داوطلب، جمله به جمله از روی متن بخوانند. هدف از نوشتن این متن تمرین مهارت خواندن در یادگیری زبان بود. این متن راجع به یک فرد مجازی به نام Matt بود که راجع به خانواده و اینکه چه لباسهایی پوشیده اند صحبت می کرد. بعد از خواندن متن بچه ها جملات را خواندند و مطابق با متن درست و غلط جمله را تعیین می کردند.
اینبار وقت تمرین کردن مهارت نوشتن در یادگیری زبان بود. برای تمرین نوشتن هم چند سوال و جواب تایپ شده بود که جای خالی داشتند. زبان آموزان باید از روی سوال و جواب می خواندند و جای خالی را پر می کردند. سوالات به این روش بود:
?What …….… he wearing
.is wearing pants ……….
آنها علاقه ی زیادی به این قسمت داشتند به خاطر اینکه استاد به هر کدامشان این موقعیت را داده بود که وقتی نوشتن تمام شد دفترهای خود را با دوستانشان عوض کرده و کار و نوشتن همدیگر را چک کنند و در پایان دفتر همکلاسی خود را امضا کنند.
نمی دانم برای شما هم این حس پیش آمده است یا نه، اما به یاد دارم که در دوران مدرسه گاهی بعضی از معلم ها از این روش برای احساس بهتر بودن در دانش آموزان خود استفاده می کردند و واقعا هم نتیجه می داد.
اینکه احساس مفید بودن کنید و بتوانید دقایقی را در نقشی که دوست دارید ظاهر بشوید، می تواند در یادگیری و همینطور ساختن جوی شاد به شما عزیزان کمک کند. نظر خوده شما چیست؟

 

 

پایان کلاس

در پایان کلاس دو صفحه از کتاب کار به بچه ها به عنوان تکلیف خانه داده شد و به خاطر اینکه بعضی از زبان آموزان قادر به نوشتن بعضی از لباسها مثل shirt یا blouse نبودند از آنها خواسته شد برای تقویت مهارت نوشتن در زبان انگلیسی، روی املای این کلمات کار کنند. در پایان با یک آهنگ خدانگهدار به زبان انگلیسی، کلاس به پایان رسید و بچه ها با خنده و روی خوش از کلاس بیرون رفتند.
اینکه بتوانیم تا دقایق آخر کلاس، روحیه آنها را حفظ کنیم می تواند در تدریس ما به شکل مهمی سازنده باشد و فکر می کنم استادان خوب علاوه بر آموزش زبان، به نیازهای روحی و خستگی های جسمی زبان آموزانشان نیز فکر می کنند.
در ادامه نکته مهمی را برای یادگیری زبان فراموش نکنید؛ در یادگیری زبان انگلیسی و دیگر زبان ها اولین گامی که با جدیت و تعهد بر می دارید، مهم است و سعی کنید انرژی خود را با دیدن تمام مسیر، هدر ندهید.
در پایان بهتر است به این نکته اشاره کنیم که آموزش زبان برای کودکان در این سن که تا حدودی با روش های امتحان دادن در مدارس آشنا شده اند و در عین حال ذهنشان بیش از سن های دیگر آمادگی آموختن دارد از نظر بسیاری از کارشناسان، بهترین زمان است. زمان یادگیری زبان دوم در بسیاری از کشور های مختلف به شکل های متفاوت است ولی بسیاری از آنها این عقیده را دارند که بهتر است آموزش همراه با آزمون و … در سنی برای کودکان اتفاق بیفتد که آنها آمادگی آزمون دادن و فهم امتحان دادن را دارند. شما چه تجربه ای دارید؟ از تجربه های خودتان با ما صحبت کنید و این تجربه ها را با دوستان خود در این بخش به اشتراک بگذارید.