جذاب به انگلیسی
در زبان انگلیسی برای بیان جذابیت یک کودک از کلمه cute استفاده میشود. اما برای بیان جذابیت یک خانم از کلمه pretty استفاده میشود و همچنین وقتی میخواهیم درباره جذاب بودن یک مرد صحبت بکنیم کلمه handsome کلمهای است که برای همین موضوع به کار برده میشود. اما این نکتهای که باید مورد توجه قرار بگیرد این است که کلمهای که هم برای آقایان و هم برای خانمها به کار میرود و مشترک است، کلمه good-looking است. این کلمه برای تمامی افراد البته به جز نونهالان به کار برده میشود. اما برای بیان زیبایی یا جذابیت اشیاء باید خاطر نشان کرد که از کلمه beautiful استفاده میشود.
حالا چند مثال ساده را برای بهتر متوجه شدن شما به کار میبریم:
.My husband is handsome \ good-looking
.Your children are so cute
.Her shirt is very beautiful
صفات توصیفی برای افراد
مو قرمز :redhead
کچل :bald
بی مو :bald-headed
ریش :beard
سبیل :moustache
مو صاف :(straight (hair
مو فر :curly (hair)
مو روشن :fair-haired
مو بلوند :blonde-haired
مو قهواه ای :brown-haired
مو تیره :dark-haired
مو قهوه ای تیره :brunette
بلوند :blonde
باریک اندام :slim
لاغر :thin
چاق :fat
رو فرم/ متناسب :fit
چاقی مفرط :obese
قوی هیکل :well-built
چاق :overweight
زیبا :beautiful
بلند :tall
مو بلند :(long (hair
مو کوتاه :(short (hair
پیر :old
جوان :young
میانسال :middle-aged
قشنگ :pretty
خوش تیپ :handsome
زشت :ugly
ژولیده :scruffy
خوش پوش :well-dressed
خوش تیپ :good-looking
جذاب :attractive
صفاتی برای بیان خصوصیات اخلاقی افراد
خشن :mean
دیوانه :crazy
مغرور :sensible
جدی :serious
راستگو :honest
متقلب :dishonest
خوش خلق :good-humored
بد خلق :bad-tempered
دمدمی :moody
خوشحال :happy
ناراحت :unhappy
احمق :stupid
خوش برخورد :outgoing
محتاط :cautious
ماجراجو :adventurous
خجالتی :shy
بی ادب :impolite
احساساتی :emotional
بامزه :funny
شوخ :witty
خام :crude
کسل کننده :boring
صبور :patient
غیر دوستانه :unfriendly
خودپسند :conceited
فروتن :modest
با استعداد :talented
فرمانبر :obedient
سرکش :disobedient
نگران :worried
افسرده :depressed
هیجان زده :excited
بی حوصله :bored
به ستوه آمده :fed up
خوشوقت :pleased
ناامید :disappointed
مشتاق :enthusiastic
آسوده :relaxed
حسته :tired
بیزار:weary
آزده :annoyed
متنفر :disgusted
بدبخت :miserable
خنده دار :funny
صبور :patient
عجول :impatient
بی حوصله :bored
به ستوه آمده :fed up
با تجربه :sophisticated
پرو :cheeky
فروتن :modest
شجاع :brave
مظطرب :stressed
خسته :tired
اعصبانی :angry
خشمگین :furious
منزجر شده :disgusted
سرکش :disobedient
فاسد :corrupt
باهوش :smart
مطمئن :confident
حساس :sensitive
آرام :calm
عجول :hot-headed
هوسی :impulsive
خوش رو :cheerful
بخشنده :generous
مهربان :kind
سخت کوش :hard-working
تنبلی :lazy
باهوش :clever
باهوش :intelligent
کم هوش :unintelligent
متفکر :arrogant
پر افاده :snobbish
درونگرا :introverted
برون گرا :extroverted
خودمانی easy-going
پرو :rude
پرو :cheeky
بی نزاکت :bad-mannered
مودب :polite
ناشکیبا :impatient
فرهیخته :sophisticated
دوستانه :friendly
شجاع :brave
ترسو :coward
حواس پرت :absent-minded
پای بند به اصول :principled
فاسد :corrupt
بی مرام :unscrupulous
غمگین :sad
بدبخت :miserable
حظ کرده :delighted
غافلگیر :surprised
شگفت زده :astonished
مظطرب :stressed
عصبی :anxious
از پای درآمده :exhausted
کوفته :livid
نگران :worried
شوخ :witty
افسرده :depressed
هیجان زده :excited
راضی :pleased
خام :crude
خرسند :delighted
شگفت زده :surprised
حیرت زده :astonished
ناامید :disappointed
مشتاق :enthusiastic
با استعداد :talented
خسته :weary
خیلی خسته :exhausted
دلخور :annoyed
مطیع :obedient
معتقد :principled
بی پروا :unscrupulous